تئوری همه چیز؛ استیون هاوکینگ و عشق و خیانت

به گزارش تور گرجستان ارزان، خبرنگاران - ایمان عبدلی: چه چیز خاص تر از اینکه هیچ مرزی وجود نداشته باشه و برای کوشش انسان نیز نباید هیچ مرزی وجود داشته باشه، همگی ما متفاوت هستیم. هر چقدر زندگی سخت باشه ، همواره کاری هست که بتونید انجام بدید و در آن پیروز باشید تا زندگی هست امید هم هست.

تئوری همه چیز؛ استیون هاوکینگ و عشق و خیانت

(تئوری همه چیز) تلفیقی از یک فیلم زندگی نامه ای و درام است، در فیلم ما توضیح داستان زندگی استیون هاوکینگ را میبینیم، بر مبنای کتاب :(سفر به ابدیت ،زندگی من با استیون) نوشته جین وایلد هاوکینگ، فیلم جیمز مارش با استفاده از عناصر درگیر کننده چهره ای چون هاوکینگ پیروز شده مخاطب را با خودش و داستان فیلم درگیر کند استفاده از مثلث عشقی (جاناتان ،استیون ،جین)باعث شده عام ترین مخاطب سینما هم با مضمون درگیر کننده و ازلی و ابدی عشق و خیانت همراهی کند، وگرنه توضیح زندگی استیون هاوکینگ و مصائب دراماتیک زندگی اش و پرداخت مسائل ثقیل علمی در پرده سینما نمی تواند جذابیت ایجاد کند.

تئوری فیلم معمولی میشد اگر که بازی ویژه ادی ردمین را نداشت ،ردمین که با شایستگی پیروز به کسب اسکار برترین بازیگر مرد سال شد در ساخته مارش به خوبی می درخشد، او برای اجرای این نقش مدتی از نزدیک با استیون هاوکینگ زندگی نموده است و بعلاوه با چند تن از مبتلایان بیماران (ای ال اس) نشست و برخاست داشته است او به خوبی پیروز می گردد از زبان بدنش استفاده کند و واکنش های ناخودآگاهش را در براب محیط کنترل کند، از همین رو به درستی و بدون آنکه به ورطه اغراق بیفتد، نقش یک انسان مبتلا به این بیماری را ایفا می نماید و این کمترین پاداش وزن کم کردن و کلاس رفتن های فشرده ردمین برای ایفای این نقش است .فیلم از معدود فیلمهای زندگی نامه ای است که فقط بر چهره فرد اصلی داستان تمرکز ندارد، در پاره ای از بخش های فیلم حتی تمرکز بر کاراکتر جین بیشتر می گردد و این نکته متمایز کننده فیلم با دیگر آثار زندگی نامه ای است. در لیست فیلم های سال جاری فیلم زندگی نامه ای دیگری هم بود که با تمرکز روی شخصیت اصلی درام را پیش برده بود: (بازی تقلید)،اما در تئوری وجهه درام فیلم بر بعد علمی آن کاملن غلبه می نماید و حتی در یک سوم پایانی فیلم شعارزده می گردد ،اینکه انسان و زندگی تا امتداد امید ادامه دارد را مخاطب با نگاه به زندگی استیون در می یابد و نیازی به تاکید چند باره در انتهای فیلم نیست، هرچند مارش جسارت به خرج داده و چهره ای اسطوره ای و منزه از کاراکترش نساخته است.

او روایت گر یک چهره زمینی بوده و به همین علت تماشاگر می تواند بهتر با کاراکتر ارتباط برقرار کند،استیون ادامه زندگی اش را در دونوبت مدیون جین است، بار اول در سکانسی است که متوجه بیماری اش می گردد و عشق جین او را به زندگی بر می گرداند و بار دوم سکانس موافقت جین برای زنده ماندن همسرش به قیمت لال شدنش است .

(تئوری همه چیز) از جهات دیگری هم تازگی دارد ،فیلم در سکانس هایی که در دانشگاه می گذرد تصویری واقعی ونه نمایشی و مخاطب پسند از فضاهای طراز اول علمی دنیا نشان می دهد و در کنار آن به مقدار و تا حد امکان اطلاعات علمی را راجع به پیدایش دنیا و نظریه های گوناگون در اختیار تماشاچی قرار می دهد ،(تئوری همه چیز) با تاکید بر مساله زمان و با بازی های تصویری نمادینی که در سکانس لباس پوشیدن استیون و تلاقی نگاهش با شعله های آتش و یا سکانس حل شدن شکر در فنجان قهوه دارد، استاندارد مورد قبولی در فیلمبرداری و کارگردانی دارد ،فیلم در خلال رابطه استیون و جین که به خوبی و باجزییات پرداخت شده است، گریزی هم به مساله مذهب و اعتقاد می زند و با در کنار هم قرار دادن تضاد فکری مابین جین و استیون مخاطب را به تفکر در خصوص این مساله وادار می نماید ،اما نکته خاص داستان را می توان امید و ایستادگی هاوکینگ دانست کارگردان باتاکید بر استقامت هاوکینگ به نوعی مساله امید را پر رنگ می نماید.هاوکینگ که دچار اختلال عصبی و نخاطی شده است رفته رفته تمام بدنش را از دست رفته می بیند و به گفته پزشکان تنها دو سال مهلت زندگی دارد، اما بدون آنکه از ایده آل های ذهنی اش دست بکشد به مسیر خودش ادامه می دهد و البته این ادامه مسیر با از خودگذشتگی همسرش همراه می گردد،جالب است بدانید هاوکینگ 50 سال بعد از قطع امید پزشکان به زندگی خود ادامه داده است کارگردان از این لحاظ که هاوکینگ در جامعه رسانه ای غرب در حد و مقدار یک سلبریتی شناخته شد است، به خودی خود و با انتخاب چنین سوژه ای مخاطب را در پی خودش می کشاند و وقتی که نتیجه کار با چند نمای کارت پستالی نظیر عشقبازی هاوکینگ و جین بر روی پل با بک گراندی دیدنی و یا سکانس آتش بازی در آسمان و دوربینی که از پشت بر حضور این زوج تاکید دارد همراه می گردد، دیدنی تر و خواستنی تر می گردد .در فیلم(تئوری همه چیز) کارگردان با اشاراتی که به نظریه بیگ بنگ و انبساط دنیا و تاکید بر عنصر زمان دارد و پس از توضیح ناتوانایی های هاوکینگ وچگونگی پیروزیت او، درواقع متوجه می شویم در تمام دقایق فیلم خواستن و توانستن انسان را مشاهده نموده ایم،مارش با اشارات علمی و فلسفی ضمن اینکه بر کوچکی و ناچیز بودن انسان در دنیا هستی تاکید می نماید از جهت دیگر با نمایش اراده آدمی یادآور می گردد که تمام نیروها طبیعی ذیل نیروی ارادی انسان قرار می گیرند .

پ

منبع: برترین ها
انتشار: 24 مهر 1403 بروزرسانی: 24 مهر 1403 گردآورنده: georgiaro.ir شناسه مطلب: 2633

به "تئوری همه چیز؛ استیون هاوکینگ و عشق و خیانت" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "تئوری همه چیز؛ استیون هاوکینگ و عشق و خیانت"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید