این قهرمان دنیا عاشق و هوادار تراکتور است، عکس
به گزارش تور گرجستان ارزان، به هر کسی بگویی بچه ارومیه هستم خیلی زود می پرسد:والیبالیست هم هستی؟شاید پاسخ خیلی ها مثبت باشد اما جنس علی با جنس خیلی از ورزشکاران ارومیه ای فرق می نماید.شاید شهر او مهد پرورش خیلی از والیبالیست های بزرگ ایران مثل سعید معروف باشد،اما علی طور دیگری پرچم شهرش را بالا برده است.فقط همین آخرین افتخاری که کسب نموده را ببینید،نقره و برنز مسابقات جهانی وزنه برداری.
خبرآنلاین: جدال با پولاد سخت برای او لذت بخش تر از بازی با توپ و تور است.شاید در ابتدا کمی هم علاقه به والیبال داشته اما یک روز تصمیمی جدی می گیرد تا به صورت حرفه ای وزنه بردار گردد.صحبت از علی میری است.ملی پوش وزنه برداری که حالا رویاهای زیادی را در سر دارد.او برای زندگی اش برنامه های زیادی ریخته و می خواهد پله به پله همه آنها را اجرا کند.مثلا یکی از این برنامه ها وزنه زدن در المپیک است. او تغییر وزن داده و به دسته 96 کیلوگرم آمده،جای که سهراب مرادی و کیانوش رستمی به عنوان دومدعی حضور دارند اما علی می گوید:آقا سهراب که یکی از بهترین هاست و الگوی منم هست.می خواهم کوششم را بکنم و شانسم را امتحان کنم.شاید اتفاق های خوبی افتاد.
*علی از جهانی آغاز کن، راستش خود ما هم در بهترین حالت فکر می کردیم مثلا چهارم شوی یا در خوش بینانه ترین حالت یک برنز بگیری ولی رفتی و وزنه هایی زدی که معادلات را به هم زد.
همان جا آقای برخواه هم به من گفت اصلا انتظار نداشتم این وزنه ها را بزنی. من در تمرین 166 یک ضرب زده بودم، آن جا 167 زدم. در حالی که با توجه به جو مسابقه و فشاری که هست، اگر بتوانی رکورد تمرینی خودت را ثبت کنی شاهکار نموده ای که من توانستم یک کیلو هم رکورد بزنم. خدا را شکر تمرینات خوبی قبل مسابقات داشتم، البته پیش از رکوردگیری شمال کمی از ناحیه لگن هم آسیب دیده بودم و طوری بود که نمی توانستم بلند شوم و دو روز کامل خوابیده بودم. سعید علی حسینی به من گفت تو نمی توانی وزنه بزنی و اگر سریع هم بهبود پیدا کنی یک ماه طول می کشد که رکوردگیری شمال هم حدود 25 روز بعد بود. من از فردای آن روز آغاز به تمرین کردم. در مسابقات جهانی هم 207 را که زدم به سمت چپ متمایل شدم و چون لگنم خوب جا نیفتاده به من فشار آمد ولی خدا را شکر توانستم ان وزنه را مهار کنم و نقره مجموع را بگیرم. قبل از اعزام به مسابقات هم وضعیتم چندان مساعد نبود چون سرما هم خورده بودم و کمی کاهش وزن داشتم. کادر فنی بیشتر روی محمد زارعی حساب باز نموده بود.
*محمد هم خوب بود فکر کنم کمی استرس داشت!
محمد در تمرینات خیلی خوب بود و وزنه هایی را زده بود که اگر آن جا هم حرکت دومش را می زد، مدال مجموع را گرفته بود و احتمال زیاد طلا هم می گرفت ولی خب چهار حرکت را خراب کرد که هرکدام را می زد مدال بود. ما رقیب بودیم و هر دو تمام کوشش خود را نموده بودیم ولی خب روز مسابقه استرس زیاد است، بدن نمی کشد و فشار روانی بالایی است. من چون در این مسابقات تجربه زیادی داشتم توانستم خودم را جمع و جور کنم و وزنه های خوبی بزنم.
* ما سال جاری روی سکو نرفتیم ولی قاطعانه می توان گفت اگر کیانوش یا دادرس یکی از وزنه های خود را می زدند، شاید ما حتی دوم می شدیم. فکر کنم این موضوع بار روانی زیادی به تیم وارد کرد.
درست است. بعد آن هم در فوق سنگین هم یک اوتی داشتیم ولی همه بچه ها زحمت کشیدند. کیانوش هم خودتان دیدید که روی صحنه به آرنجش فشار آمد و اگر کمی بیشتر فشار می آورد احتمال پارگی آرنجش وجود داشت. همه زحمت کشیدیم ولی برخی از بیرون صحبت هایی مطرح می نمایند ولی همه کوشش خود را کردند. علی هاشمی با وجود آسیب دیدگی دستش در مسابقات حاضر بود، یا بیرانوند و ایوب و خود من که آسیب دیده بودیم و همه آسیب دیدگی داشتند ولی با این وجود وزنه های خوبی زدند. سکو هم سال جاری نشد ولی انشالله سال های کوشش کنیم که نتیجه تیمی بهتری بگیریم.
*حافظ قشقایی آمد و بعد چهل و دو سال مدال نقره گرفت و او هم جزو کسانی بود که اصلا هیچکس فکرش را هم نمی کرد و در سبک وزن همواره می گوییم مدال برای کره شمالی و چین است. حافظ در تمرینات خیلی خوب بود؟
حافظ 61 کیلو بود و حدود 10 کیلو وزن کم کرد. کسی فکرش را نمی کرد این وزنه ها را بزند و خیلی با غیرت وزنه زد. اگر در یک ضرب هم یک حرکتش را می ایستاد می توانست در مجموع هم مدال بگیرد. به او هم تبریک می گویم و امیدوارم در مسابقات بعدی هم مدالش را تکرار کند. فکر کنم یک دسته هم بالاتر آمد و در 61 است و امیدوارم در 61 هم وزنه های خوبی بزند. قبلا هم زده بود فکر کنم 170 که انشالله کمی بیشتر تمرین کند هم می تواند وزنه های خوبی بزند و مدال کسب کند.
*مدال هایی که گرفتی در وزن المپیک نبود و شنیدم که می خواهی به وزن بالاتر بروی. در وزنی که ما دو نفر از بهترین های ایران و جهان را داریم، هم کیانوش که از خوب هاست و سهراب هم که جای تعریف ندارد. کمی رقابت سخت می گردد. ایوب موسوی هم هست و درست است که شاید کیانوش و سهراب بعد از المپیک بروند ولی 96 کیلوگرم همواره یکی از دسته هایی بوده همواره رقابت سختی بوده است. چرا این تصمیم را گرفتی و این که از چه زمانی قرار است آغاز کنی؟
میزان آسیب دیدگی من در تمرینات کمی بالا رفته بود و باید وزنم را اضافه می کردم و وزنه برداری هم یک رشته رکوردی است و فشار زیادی می آورد. من هم به خاطر بهبود آسیب دیدگی هایم افزایش وزن داشتم و فکر کنم کمی وزن بگیرم و عضلاتم بیشتر گردد و زور بدنم افزایش یابد، کنترلم روی وزنه ها بهتر می گردد و میزان آسی دیدگی هایم کمتر می گردد. البته قرار بود یک سال بعد به دسته 96 بروم ولی زودتر آمدم و نیم نگاهی هم به المپیک دارم. رقابت هم سخت است خب سهراب مرادی رکوددار جهانست، کیانوش رستمی قهرمان المپیک است و اسطوره های این وزن هستند و برای آنها احترام زیادی قائلم. انشالله بتوانم از تجربیات آن ها استفاده کنم و وزنه های خوبی بزنم.
*گفتی هدفت المپیک است، امتیازی که گرفتی در دسته خودت حساب می گردد یا فرقی نمی نماید؟
من در دو وزن غیر المپیکی وزنه زدم، اگر در یک مسابقه در دسته 96 وزنه بزنم، امتیازم حساب می گردد. چون قانون این گونه است که می توان در دو وزن جدا وزنه زد.
*یعنی اگر تو تغییر وزن داده باشی و به 96 بروی و وزنه بزنی، دوتای قبلی هم حساب می گردد؟
بله. انشالله اگر بتوانم تا دو ماه آینده وزنه خوبی بزنم به مسابقات قطر اعزام می شوم.
*بعد هم آسیایی و جام فجر. که جام فجر برنزی است؟
بله ولی من باید چهار مسابقه را حداقل دوتا را وزنه بزنم و دوتا را وزن کشی کنم که فجر و آسیا و قطرکاپ و ده مسابقه بعد از آن است.
*برای تغییر وزن به 96 با کسی هم مشورت کردی؟
با کادرفنی مشورت کردم.
*نظر برخواه چه بود؟
یک سری رکورد گذاشت و گفت اگر این ها را بزنی از تو حمایت می کنم.
*چه وزنه هایی پیشنهاد داد؟
175 یک ضرب و 220 دو ضرب برای این دو ماه آینده. من قبل از شکستگی مچم 170 را زدم و 216 را هم روی سینه کشیده ام. 221 هم یک بار کشیده بودم. اگر بتوانم کمی بجنبم و خوب تمرین کنم قطعا می توانم رکوردهای خوبی بزنم چون هم زورش را دارم . هم سنم کم است.
*چند سالت است؟
24. الآن خیلی انگیزه دارم، به خصوص وقتی این مدال را گرفتم انگیزه ام بالاتر رفت. شاید برخی از بیرون بگویند من دوست دارم مصدومیت سهراب مرادی خوب نگردد یا کیانوش نرسد ولی اصلا اینجوری نیست و خودم دارم می بینم سهراب مرادی چقدر زحمت کشید. 200 کیلو یک ضرب را هیچکس در 96 کیلو نزده بود.
*آن زمان اشتباه هم کرد.
200 و 205 کیلو زد که در یک ضرب خیلی زیاد است. واقعا اعجوبه است. فوق سنگین هم 205 نمی زد. علی داوودی 202 زده بود. وقتی کتف آقا سهراب مصدوم شد همه داشتیم گریه می کردیم و امیدوارم تا 5-6 ماه آینده خوب گردد.
* علی استوری هایی در اینستاگرام از تو می بینیم که سخت تمرین می کنی و برای برخی هم کری می خوانی. چه کسانی هستند؟
برای شخص خاصی نبود، یکی از رفیق هایم بود که زیاد تمرین می کرد و فیلم می گذاشت که رشته وزنه برداری هم نبود. من برای او استوری گذاشتم چون دو روز بود استوری نگذاشته بود گفتم از تو افتادم جلو. کاری به بچه های وزنه برداری ندارم، درست است که رقیبیم ولی رفاقت هم داریم. در این وزن آقای ایوب موسوی هم هستند و رضا بیرانوند هم می خواست شرکت کند.
*امتیاز ایوب در 96 از همه بالاتر است.
در 96 بله ولی اگر من یک مسابقه بزنم امتیازم از ایوب بالاتر است. او 1800 است من 1850. چهارتا 96 کیلوگرم خیلی خوب داریم، دوتا که سهراب و کیانوش هستند و ایوب و رضا بیرانوند. علی هاشمی هم هست در فوق سنگین، سعید علی حسینی هم که کارش درست نشد. علی داوودی هم هست. من هم تمام کوششم را می کنم.
*ما دو سهمیه داریم، تو اگر جای رییس فدراسیون و سرمربی بودی چه کسانی را اعزام می کردی؟
همه می دانند که سهراب مرادی اگر خوب گردد، می رود. چون دوتا هم وزن نمی گردد یک نفر دیگر هم یا 109 می رود یا فوق. این طوری هم حساب کنیم اگر علی هاشمی خوب گردد و وزنه های خوبی بزند یا علی داوودی هم جوان است و تمرین می نماید، اگر بتواند وزنه های خوبی ثبت کند شانس دارد.
*قبول داری که علی، قربانی دادرس شد؟ برای اینکه دادرس استراحت کند علی مجبور شد آن جا وزنه بزند که وزنه های پایینی زد.
درست است.
*مجبور شد برای اینکه امتیاز تیمی بمانیم و دادرس استراحت کند.
اگر دقت کنید وقتی من 160 را زدم حدود 10 حرکت نشستم.
*سرد شدی؟
نه سرد نشدم، پشت صحنه داشتم وزنه می زدم. ما تمام این تمرینات را برای مسابقه انجام داده بودیم و دلیلی ندارد وقتی دو حرکت عقب افتادیم بگوییم بدنم سرد شده است.
*ولی کیانوش این حرف را زد.
واقعا نه. حالا کیانوش را اذیت هم کردند و فشار روانی زیادی روی او بود. وقتی روی صحنه می ایستد و می گویند نیا. من هم آن جا که گفتند حرکتم خطا شد و به ویدیوچک رفت خیلی فشار روی ام بود. اگر آن را قبول می کردند می آمدم و با تمرکز بیشتر برای 210 آماده می شدم.
*ویدیوچک مدال را برایت برگرداند
آره خیلی خرسند شدم.
*چه کسی اعتراض کرد؟
آقای برخواه همان لحظه گفت و برگه محمد زارعی دست اکبر آقا بود و برگه هم دست آقای جباری بود که همان جا اعتراض کردند. خدا را شکر یک آذربایجانی هم آن جا بود و من می گفتم یا خانم رقیه می دانست من چه می گویم. فیلم را هم اگر دیده باشید هرچه بقیه می گویند قبول نیست او می گوید نه قبول است. دستش درد نکند. بعد مسابقه هم به من تبریک گفت. آرنجم به زانویم نخورد ولی رد شد.
*خیلی نزدیک و مویی بود!
آره، اگر می خورد وزنه نمی ایستاد و می افتاد. همان زمان که قیچی زدم هم گفتم خوب شد کامل نگه داشتم بعد انداختم. اگر زود می انداختم قطعا خطا می شد. الآن هم بعد از مسابقه خیلی سفت و سخت تمریناتم را آغاز نموده ام و شما هم که در اینستاگرام می بینید. خوب تمرین می کنم و انشالله تا دو ماه آینده بتوانم رکوردهایی که آقای برخواه گفته را بزنم.
*می توانی فکر کنم
بله، چون وزنم را افزایش می دهم و وقت هم دارم. از امروز 70 یا 72 روز وقت دارم.
*افشین طاهری هم می خواهد به 96 بیاید؟
در حال حاضر هم 96 وزنه می زند.
*آره، سنش از شما کمتر است؟ فکر کنم آخرین سال جوانان باشد.
بله و چون جوان است فکر کنم وززنش بالاتر برود.
*یعنی در 96 نمی ماند؟
فکر نکنم بماند. نهایت دو سال بماند و بعد می رود بالاتر. من خودم جوانان جهان دوم شدم و پنج سال نبودم و نمی توانستم مدال بگیرم. کسی که به من گفت وزنم را پایین بیاورم، اطلعات کافی نداشت و نگفت بعدش بروم بالاتر و نمی دانست بدنم کشش این وزن را ندارد.
*رشیدی بود؟
نه، 5-6 سال پیش بود. من وزنم را آوردم پایین و مدال گرفتم و بعد بلافاصله باید می رفتم بالا و اگر می رفتم بالا خیلی خوب بود و چند سالم هدر نمی رفت. حتی اگر مدال هم نمی گرفتم حداقل الآن 96 کیلوگرم بودم و مچم نمی شکست و بازی های آسیایی می رفتم و مدال می گرفتم که مصدوم شدم و علی مکوندی به جای من رفت.
*با او ارتباط داری؟ کجاست؟رفته است؟
رفیقم است. علی هم آغاز نموده ولی اشتباه بزرگی که کرد این بود که باید در بازی های آسیایی مدال برنز را حداقل می گرفت و دیگر فکر نکنم چنین موقعیتی پیدا کند.
*قول و وعده خاصی به تو داده اند؟
استاندار به خانه ما آمد و گفت مبلغی را به تو می دهم. بعد هم آقای رضایی حامی من است گفت این مبلغ را می خواهیم به تو بدهیم که پیش پرداخت یک مسکن مهر است و انشالله مشکل استخدامم حل می گردد.
من هدفم استخدام در تربیت بدنی نیست و می خواهم درس بخوانم و دنبال پیشرفت هستم ولی خب در تربیت بدنی نمی توان پیشرفت کرد. حالا استخدام هم گفتند کارهایش را انجام می دهند ولی من قعلا نمی خواهم استخدام شوم و می خواهم مدال های بیشتری بگیرم و درس بخوانم که مدرکم بالاتر برود و انشالله به جاهای بالاتر برسم. بعد هم که یک تشکر می کنم از پدر و مادرم که زحمت زیادی برای من کشیدند. روز مسابقه تلویزیون را خاموش نموده بودند، در را هم قفل نموده بودند. خواهر کوچکم در اتاق با موبایل نگاه می کرد. بعد که دیدند من هر سه حرکت یک ضرب و حرکت اول دو ضرب را زدم تلویزیون را روشن کردند. با این وجود پدرم باز رفته بود بیرون و نیامد خانه. مادرم هم وقتی حرکت دوم را زدم خیالش راحت شد. یک تشکر دیگر هم از حامی عزیزم آقای محرم رضایی دارم که وقتی مچ من شکست خیلی یاری کردند. از ده ماه پیش آمدند و مچم شکسته بود. شاید فکر نمایند اگر من تشکر کنم ایشان به من 30-40 میلیون به من پول می دهد ولی اینگونه نیست و بیشتر رفاقت و صمیمیتی که بین ماست اهمیت دارد. من به او می گویم برادر بزرگتر. امیدوارم این صمیمیت را بتوانیم حفظ کنیم که خیلی مهم است و امیدوارم ورزشم که تمام شد بازهم رفت و آمد و صمیمیتمان را حفظ کنیم و بعد این هم روزهای خوبی را پیش هم داشته باشیم. من قبلا یک مربی داشتم که اسمش را نمی آورم و گفته اند نگو، شاید شما بشناسید و همواره حرف حق را زده و برای من خیلی زحمت کشیده است. از آقای چمن گلی هم تشکر می کنم و از شما هم تشکر می کنم که من را دعوت کردید و وقت گذاشتید.
*چرا اسم مربی ات را نیاوردی؟
خودش می داند.
*از دستش ناراحتی؟
نه ناراحت نیستم خیلی هم دوستش دارم ولی به دلایلی نمی گویم.
*بعد از بازشگت پنج ساله ات مربی ات بوده است؟
نه، از گذشته مربی ام بود. اولین مربی ام بود. رفت و برگشت و همین چند وقت هم مربی ام بود و به دلایلی نیست. دبیر هیئت آدربایجان غربی گفته من می توانم فلان ورزشکار را می برم تیم ملی به شرطی که فلان مربی تعهد بدهد دیگر به سالن نیاید. این به خاطر ورزشکارش به سالن نیامده و کار اصلا اشتباه بوده و شما می دانید اصلا نمی تواند تعهد بگیرند. از ورزشکار هم تعهد گرفته اند که حق نداری سمت فلان مربی بروی. به نظر شما کار درستی است؟ اصلا درست نیست. مربی سازنده ورزشکار است. دست آن ورزشکار هم درد نکند که آدم خوبی بود و مربی اش را فروخت که من اینجا از او تشکر می کنم! از شخصی هم که نباید تشکر می کرد تشکر کرد. حیثیت استانمان هم متاسفانه خراب شد. بنگاه دار که نمی تواند ورزش را اداره کند.
*رییس املاک است!
آن روز به صدا و سیما آمده و با لحن تهدیدی با من صحبت می نماید. به من گفت ما جا پایمان در فدراسیون محکم شده است و من عضو کمیته انضباطی هستم. حاجی به من زنگ زده گفته بیا جلسه برگزار کن کیانوش رستمی را بنداز بیرون!
این را گفت و گفت حالا اون کیانوش رستمی بود تو علی میری هستی که من را بترساند. حالا رییس فدراسیون از من راضی است. حاج حسین برخواه هم با من خوب است. او فقط دنبال منافع خودش است. به فرودگاه هم که آمده بود قبلش 9 ماه با من تماس نگرفته بود و فقط می خواستم در عکس ها بیقتد. وقتی هم که استاندار به خانه ما آمد من یک انتقادی کردم که این گونه است و برخی هم انتقاد کردند که حامی تو فقط می خواهد خودش را نشان دهد و با تو استاندار را ببیند در حالی که این همه برای من زحمت کشیده است. همان اولش هم قسم خورد که من هیچ منفعتی ندارم. اصلا بیاید و استاندار را ببینید. چه منفعتی برای او دارد؟
*از ارومیه چه خبر؟ چطوری از شهری که مهد والیبال ایران است یک وزنه بردار می آید و در قهرمانی جهان مدال می گیرد؟
در ارومیه همه سرمایه گذاری ها روی والیبال است که به نظرم این خیلی اشتباه است.
*والیبالیست های ارومیه خیلی خوب هستند!
خیلی خوبند ولی همه آن ها جمع می شوند نمی توانند در جهانی یک مدال بگیرند! سهراب مرادی یک مدال می گیرد، کل والیبال هم یک مدال حساب می گردد. سهراب مرادی رکورد جهان را می زند. من خودم والیبالیست ها را خیلی دوست دارم، شخصیت سعید معروف را خیلی دوست دارم.
*با هم رفاقتی دارید؟
نه او با سعید علی حسینی بیشتر رفیق است. من با حضرت پور رفیقم. آن زمان که تیم ملی نرفته بود به سالن می آمد و تمرینات ما را تماشا می کرد. با میلاد عبادی پور در یک مدرسه بودیم. همه آن ها را دوست دارم و برایشان آرزوی موفقیت می کنم. الآن می بینید همه چیز سمت فوتبال و والیبال است. سهراب مرادی می اید رکورد جهان را می زند و قهرمان المپیک می گردد.
*سهراب مرادی را خیلی دوست داری!
بله خیلی دوست دارم. سعید علی حسینی هم مثل برادر من است. مثلا سعید برود جهانی و مدال بگیرد پنجاه میلیون به او پول می دهند. درست نیست. مثلا بازیکن ایکس از پرسپولیس یا تیم های دیگر که دولت انقدر برایشان هزینه می نماید. سعید علی حسینی یک دهم آن ها پول ندارد. یک دهم یک سال آن ها! انشالله که این ها درست گردد.
*چی شد که تو سمت والیبال نرفتی؟
قبلا می رفتم و تفریحی بازی می کردیم ولی من قدم کوتاه است. پدرم هم والیبالیست خیلی خوبی بود. آن زمان هم که بچه داشت و ما به جهان آمده بودیم، مادرم تعریف می نماید محله پشتی یک تور می گذاشتند و خیلی آدم مثلا پانصد نفر جمع می شدند و پدرم آبشار می زد بقیه نگاه می کردند. آن زمان حمایت نبود و گفته بودند برو در سالن بازی کن. حمایت نبود و اگر می رفت شاید اتفاقات دیگری رخ می داد و سرنوشت من هم طور دیگری رقم می خورد. سطح درآمد خانوادگی من هم خیلی بالا نیست و با فشار به اینجا رسیدم و خیلی زحمت کشیدم. 12 ساله بودم که بنایی می کردم و از آن جا می رفتم سر تمیربن ولی تیم ملی که دعوت شدم دیگر نرفتم تا الآن. دیروز رفته بودیم مدرسه بچه های کم توان جسمی در ارومیه. واقعا دلم سوخت. برخی هایشان توان خرید تغذیه هم ندارند. از آن هایی که توانش را دارم خواهش می کنم یاری نمایند. یک مدرسه دیگر هم در ارومیه هست که به من اطلاع دادند که بچه ها توان خرید یک گرمکن ورزشی 25-30 هزار تومانی را ندارند. برخی هایشان توان خرید یک کلوچه را هم ندارند که در مدرسه بخورند. روزی یک وعده غذا می خورند. من به جز ورزش ذنبال این مسائل هم هستم و خیلی دوست دارم آن هایی که در توانشان هست یاری نمایند. من هم چند وقت دیگر استوری می گذارم که انشالله مبالغی جمع گردد که بتوانیم به این بچه ها یاری کنیم.
*حال دریاچه ارومیه خوب است یا نه؟
وضعیتش خیلی خراب است. من چندین سال است که نرفتم.
*گفتند پر شده که.
نه فقط ده درصد. دروغ می گویند که بیست درصد است. از ستاد احیای دریاچه ارومیه آمده بودند، یکی از آشناها بود و رفته بودیم جلسه، پرسیدم، گفت آخرین باری که زیاد شد 13 درصد بود که الآن 10 درصد است.
*این مسکن مهری که قولش را داده اند را به تو می دهند؟
استاندار شخصا پیغام داد که می دهند.
*به سهراب هم گفته بودند و کلید خانه را از او گرفتند!
همان جا از من سوال پرسید که اتفاقا همین را گفتم. گفت شنیدیم که ظاهرا کلید را انداخته دیده به در نمی خورد! ولی این سری این گونه نیست. چون با توجه به شناختی که از آقای شهریاری دارم این گونه نیست. خیلی پیگیر کارهای من هستند و آن مبلغ 50 میلیون هم به حساب هیئت واریز شده است.
*چرا به حساب خودت نریختند؟
چون تربیت بدنی نمی تواند به حساب شخصی بریزد. جدا از آن آقای شهریاری گفته با اداره مسکن و شهرسازی هم صحبت نموده که مسئله مسکن هم حل گردد.
*فوتبالی هستی؟
بله هوادار تراکتورم.
*ارومیه چی؟
نود ارومیه هم هست که خیلی خوب نتیجه گرفته است و واقعا کیف کردم.
*جلوی پرسپولیس هم بازی کردند در جام حذفی.
بله. با این هزینه کمی که می نمایند و برای رفت و آمد هزینه کافی را ندارند.
*چرا هوادار تراکتوری پس؟
جفتشان یک تیم اند و برادرند باهم. در تبریز و ارومیه به تراکتور و نود می گویند دخسان. هر دو برادرند. من از اول هوادار تراکتور بودم و امیدوارم سال جاری قهرمان شوند. پیگیر همه بازی هایش هم هستم با اینکه سر تمرینم. خوب هم نتیجه گرفته و چهار گل هم زده و باخت هم نداشته سال جاری.
*گل هم نخورده!
دفاع خوبی دارند. هزینه هم شده است.
*آقای زنوزی و پول های میلیاردی و…
انشالله بتواند جواب بگیرد و مثل پارسال نگردد که آقای فلانی بیاید و دوتا گل بخورد. من یک تشکر ویژه هم می کنم از حاج حسین برخواه که خیلی زحمت کشیدند. یک سری کم لطفی ها از بیرون می گردد ولی ما دوستش داریم. از آقای مرادی هم تشکر می کنم همواره حمایتمان کردند و اعتماد کردند که توانستیم تا اینجا پیش برویم و انشالله از اینجا به بعد هم اعتماد نمایند که بتوانیم در مسابقات آیندهم بدرخشیم.
منبع: توریسم آنلاین